اونا جنگای قبلی که با هم داشتن رو رها کردن تا جنگ بزرگتری رو شروع کنن. امروز، یعنی 1000 سال بعد از اون اتفاق، میبینیم که این عقیده تنها به بخش کوچکی از جمعیت ما خدمت کرده. در نتیجه، در نسلهای اخیر، چیزهای دیگهای دارن جایگزین مذهب میشن.
تاریخ را از منظری کلان مینگرد، دورانهای تاریخی را میکاود و سه انقلاب کلی را در تاریخ بشر مشخص میکند. در دوره نخست، بشر در احاطه ذاتی برتر است ذاتی همهجا حاضر و قاهر و غالب. اما این ذات برتر نمیتواند بر بشر حکم براند مگر به واسطهی نمایندگانی بر زمین. او همچنین اضافه میکند که مواجهه و رسیدگی به مشکلات این طبقه اجتماعی جدید از نظر سیاسی و اجتماعی و اقتصادی یکی از چالشهای بزرگ بشر در آینده است. آزادیخواهی به ما اجازه میده که با بهکارگیری ایدههای انسانگرایی در ضوابط اخلاقی، قوانین و توقعات سیاسیمون، اون رو به زندگی روزمرهمون بیاریم. حتی کمپینهایی که برای یک دلیل معین، مثلا آگاهیبخشی راجع به تغییرات آبوهوایی، کاهش تولید زباله، یا بهکارگیری ثروت در جامعه تشکیل میشن هم، عقاید آزادیخواهانه در پوششهای مختلف هستن.
این انقلاب در واقع انقلاب خدای یگانه علیه چندخدایی دورۀ پیشین پیدایش اومانیسم، بشر بر آنچه خود بدان سلطنت بخشیده است می شورد و فرمانروای عالم و فرمانروای خود می شود. در انتها می توانید برای اطلاعات بیشتر کتاب باغ آلبالو را نیز مطالعه کنید. ساختاری که تبدیل به نیروی قدرتمند و حاکم خواهد شد و انسان را کنار خواهد زد. به جای پایههای بنیانگذار مدرنیته – آزادیخواهی، دموکراسی و استقلال فردی – مکتب جدیدی به وجود اومده؛ دیتاگرایی (Dataism).
انسان خداگونه کتابی غیر داستانی است که در زمینه تاریخ و تمدن نوشته شده. هراری در این کتاب به بررسی تاریخ زندگی بشر، دورانهای مختلف آن، دستاوردهای انسان قرن معاصر و آسیبهایی که در آینده ممکن است انتظارش را بکشد پرداخته است. هراری در این کتاب به مسئله جدایی انسانها از محدودیتهای سنتی زیستشناختی میپردازد و سؤالاتی مهم درباره اخلاقیات، ارزشها و هویت انسانی مطرح میکند.
انسانهای اولیه تنها یک گزینه از انواع مختلفی بودن که گونه انسان میتونست باشه؛ سیر تکاملی مثل همه موجودات دیگه روی کره زمین. ما الان در اوج قدرتیم، اما ممکنه به انتهای میزان قدرتمونم رسیده باشیم. در این مقدمه نویسنده اشاره میکند که انسان امروز در مواجه با ناکامیها خوشبختتر از هر زمان دیگری است. یکی از موضوعات اصلی کتاب تأثیرات علم و فناوری بر آینده بشر است. هراری توضیح میدهد که چگونه پیشرفتهای فناوری، از جمله هوش مصنوعی، زیستفناوری و علوم شناختی، میتوانند توانایی انسانها را به سطوح جدیدی برسانند.
دین به هنجارها و ارزشهای انسانی، با این استدلال که بازتاب قوانین فوقبشری هستند، مشروعیت میدهد. دین ادعا میکند که انسانها تابع نظامی از قوانین اخلاقی هستند که خودشان ابداع نکردهاند و نمیتوانند آنها را تغییر دهند. هراری با دید و وضوح مشابهی که “انسان خردمند” رو به یه شاهکار و منتخب نیویورک تایمز تبدیل کرد، به سمت آینده میبره. در یک قرن اخیر، انسانها موفق شدن که غیرممکن رو ممکن کنن و قحطی، طاعون و جنگ رو شکست بدن. ممکنه پذیرش این سخت باشه، اما همونطور که هراری با شیوه خاص خودش، کامل و قانع کننده توضیح میده، قحطی، طاعون و جنگ، از نیروهای غیرقابلدرک و کنترل طبیعت، به چالشهای قابل مدیریت تبدیل شدن.
انسان خداگونه در پروژهها و آرزوها و کابوسهایی کاوش میکند که قرن بیست و یکم را شکل میبخشد – از غلبه بر مرگ تا خلق زیست مصنوعی. همچنین، هراری به تهدیدات هوش مصنوعی اشاره میکند و باور دارد که توسعهٔ بیحد و مرز آن ممکن است بهجای یاریرساندن به انسانها، به تهدیدی بزرگ برای بشریت تبدیل شود. او هشدار میدهد که اگر انسان نتواند کنترل هوش مصنوعی را حفظ کند، ممکن است قدرتهای جدید از توانایی بشر برای تصمیمگیری و کنترل امور پیشی بگیرند. در این شرایط، انسان نهتنها جایگاه خود را از دست میدهد، بلکه حتی ممکن است در برابر تصمیمات سیستمهای هوشمند، ناتوان بماند. یکی از موضوعات پیچیده و چالشبرانگیز مسئله آزادی و کنترل در دنیای دیجیتال است.