وی کتاب را در پنج جلد نگاشته، که فقط دو جلد اول کتاب، بهطور واقعی الهامبخش نسلهای بعدی شده است. وی در این دو جلد، علت بنیادی ثروت ملتها را معرفی میکند؛ اما جلدهای سوم تا پنجم، پیرامون موضوعاتی است، که فرد انتظار ندارد آنها را در یک کتاب اقتصادی بیابد. آدام اسمیت در سال 1723 در اسکاتلند در شهر کرککالدی(Kirkcaldy)، در نزدیکی ادینبورگ انگلستان، دیده به جهان گشود. پدر وی که مأمور بازرسی از گمرک بود، مدتی پس از تولّد وی، دار فانی را وداع گفت و وظیفه سرپرستی آدام اسمیت را مادرش برعهده گرفت. وی در 4 سالگی، توسط کولیها دزدیده شد؛ ولی با پیگیریهای عمویش نجات یافت و به آغوش خانوادهاش بازگشت.
این دیدگاه اسمیت، باعث شد که در زمانهای بعدی، دانشمندان و اقتصاددانان بیشتر به اهمیت نیروی کار و توانمندیهای انسانی در تولید ثروت توجه داشته باشند. او تلاش داشت که اثر مثبت نیروی کار در فرآیند تولید را برجسته کند و نشان دهد که کارگر به عنوان یک مهمان توانمند و کلیدی در تحقق تولید و افزایش ثروت دارای نقش حیاتی است. این اثر به تدریج در دهههای پس از قرن هجدهم از توجهها و تأملات عمومی کاسته شد و تقریباً به فراموشی سپرده شد. این روند موجب شد که اهمیت اثرهای دیگر آدام اسمیت بیشتر مورد توجه قرار بگیرد و کارنامه علمی و اخلاقی او بهطور کامل بررسی نشود. آدام اسمیت کتابهای ثروت ملل، نظریه عواطف اخلاقی، خطابههایی درباره عدالت، پلیس، درآمد و اسلحه و مقالاتی درباره موضوعات فلسفی را نوشته است. سپس به خانه بازگشت و به ارائه سخنرانی در دانشگاه گلاسگو پرداخت که با استقبال خوب مواجه شد.
این کتاب نمادی از برخورد با پرسش های مربوط به ارزش و توزیع است و در واقع یک مکتب متمایز اقتصاد سیاسی کلاسیک را پایه گذاری کرده است. از نظر وی، سرمایهداری، نه تنها منابع تولیدی را در جهت باارزشترین کاربردها هدایت میکند، باعث رشد و پیشرفت اقتصادی نیز میشود. رفاه اقتصادی به ظرفیت تولیدی بستگی دارد؛ ظرفیت تولیدی هم به نوبهی خود، به انباشت سرمایه و تقسیم کار وابسته است. با تقسیم کار و تخصّص نیروی انسانی، بهرهوری کار بالا رفته و درآمد واقعی افزایش مییابد. با افزایش درآمد، سود زیاد شده و پسانداز و سرمایهگذاری افزایش مییابد؛ که خود، باعث پیشرفت در شیوه فنّی تولید خواهد شد.
هنگامی که مشیت، زمین را در میان چند ارباب تقسیم کرد، افرادی که خارج از این تقسیمبندی ماندند را نه فراموش کرد و نه رها کرد. در تمامی آنچه که خوشبختی واقعی را در زندگی افراد شکل میدهد، این گروه کمتر و دونتر از گروه دیگر که به نظر بالاتر میرسند، نیستند. در راحتی جسم و صلح ذهن، تمام صفوف مختلف زندگی تقریباً در یک سطح هستند و گدایی که در کنار اتوبان از خورشید استفاده میکند از امنیتی برخوردار است که شاه برای آن میجنگد. بنابراین، اقتصاد طبق نظر اسمیت، رشد پایدار و منظمی خواهد داشت تا زمانی که سرمایهگذاری و پیشرفت فناوری ادامه یابد. رقابت و تجارت آزاد نیز در این فرآیند نقش مهمی ایفا میکنند و رشد اقتصادی را تشدید میکنند.
برجستهترین ایدههای اسمیت، «دست نامرئی» و تقسیم کار، اکنون از نظریههای بنیادی اقتصاد هستند. کارل مارکس، اقتصاددان سیاسی و فیلسوف اجتماعی مانند آدام اسمیت، تا حد زیادی از ثروت ملل الهام گرفته بود و آثارش تا حد زیادی نشات گرفته از آثار اسمیت بودند. تئوریهای اسمیت مبنی بر اینکه اقتصادها زمانی شکوفا میشوند که رقابت، سرمایهداری و بازار آزاد برقرار باشند در قرن بیست و یکم هم زنده و جاری است.
پدرش که هم نام او بوده است، مشاوری حقوقی و برجسته در شهر بوده و شش ماه بعد از تولد آدام از دنیا می رود. کیرککالدی به مدت طولانی یکی از بنادر پر رونق بود که زغال سنگ، نمک و کتان را به انگلستان و اروپا صادر میکرد. با این حال، قانون اتحاد در سال ۱۷۰۷ بین اسکاتلند و انگلستان، بخشی از این رونق را به سمت دیگر هدایت کرد.
اگرچه اسمیت برای دولت محدودیتهایی را ترویج میکرد، اما وظیفه دولت را در حوزههای آموزش و دفاع کشور میدانست. بنابراین، آدام اسمیت با این دو کتاب به عنوان یکی از بزرگان فلسفه، اقتصاد و اخلاق در تاریخ شناخته شده و تاثیرات گستردهای در جهان علم و ادبیات داشته است. او دو کتاب با عناوین نظریه عواطف اخلاقی (1759م) و بررسی درباره علل و ماهیت ثروت ملل (1776م) به رشته تحریر درآورده است. او کسی بود که به توانایی دولت برای افزایش رفاه ملی از طریق تقلب در بازار اعتقاد نداشت. این سخنان کسی است که سنگبنای اقتصاد ملی را در یک اقتصاد تجارتی میدانست، اقتصادی که در آن کارگران، مالکان، تولیدکننده و تجار خردهپا در بازارهای محلی که نسبت به آنها شناخت و درک داشته باشند، تجارت و زندگی میکنند.
در دوره ثروت آفرینی با استفاده از مدل کسب ثروت PS3M، اصولی همچون ذهنیت خلق ثروت، کسب مهارت، برنامهریزی، سرمایه گذاری و دانش مدیریت آموزش داده میشوند تا افراد به شکلی عملی بتوانند درآمد خود را افزایش دهند. بنابراین کافی است که قدم اول را در این راه برداشته و ذهنیت خلق ثروت را در خود ایجاد کنید. نحوه کار دست نامرئی بدین شکل است؛ قیمتها، فعالیتهای اقتصادی را هدایت میکنند. بهره؛ هرگاه یک فرد مازاد بر احتیاجات معیشتی خود، دارای ذخایر مالی باشد، میکوشد تا از این ذخایر برای کسب درآمد استفاده کند. البته اسمیت میان سود و بهره، تفاوتی قائل نیست و از سود، بهعنوان بازدهیای که شامل بهره و پاداش مخاطره(ریسک سرمایه)است، نام میبرد.
عدالت بدین معنی است که مالیات سازمانها باید متناسب با درآمد آنها باشد. ۱- فرض کنید یک بنگاه در حال تولید کالایی است که انتشار گازهای آلاینده زیادی را به دنبال دارد. عملکرد این بنگاه مطابق با منافع خود بوده و حاضر به پرداخت هزینه کنترل آلایندهها نیست.
ثبت ديدگاه